جستجو برای:
سبد خرید 0

تحلیل وضعیت محرومیت و حاشیه نشینی به منظور انجام برنامه‌ریزی حمایتی

تحلیل محرومیت و حاشیه‌نشینی در ایران برای برنامه‌ریزی حمایتی

تحلیل وضعیت محرومیت و حاشیه نشینی به منظور انجام برنامه‌ریزی حمایتی

چکیده:

این پژوهش با استفاده از فراتحلیل، مطالعات انجام‌شده درباره محرومیت و حاشیه‌نشینی در ایران را بررسی کرده است. یافته‌ها نشان می‌دهد که محرومیت به چهار دسته مطالعات فضایی، سلامت و درمان، مطالعات موضوعی منطقه‌ای، و تحلیل‌های ترکیبی تقسیم می‌شود. نتایج نشان می‌دهد که ضعف سیاست‌گذاری، مهاجرت نیروی انسانی و سرمایه، عدم توازن در تخصیص منابع، و تمرکز بر کلانشهرها از اصلی‌ترین دلایل تداوم محرومیت است. در نهایت شاخص‌های جدید محرومیت عمومی و محرومیت سلامت برای تخصیص یارانه‌ها پیشنهاد شده است.

تاریخ انتشار:

فرایند مطالعات مربوط به موضوع بررسی و تحلیل مطالعات انجام شده در خصوص ساکنین مناطق محروم کشور  (فراتحلیل)

تشریح فرایند مطالعات مربوط به موضوع بررسی و تحلیل مطالعات انجام شده در خصوص ساکنین مناطق محروم کشور
نتایج بررسی و تحلیل مطالعات انجام شده در خصوص بررسی و تحلیل مطالعات انجام شده در خصوص ساکنین مناطق محروم کشور و محرومیت حاشیه نشینی به منظور انجام برنامه ریزی حمایتی و تشریح روش مرور سیستماتیک در چهار بخش مجزا و یک بخش کلی به شرح زیر صورت پذیرفته است.

خلاصه مدیریتی

1. استخراج مطالعات مرتبط و پیاده سازی مطالعه

همانطور که نمودار شماره (۱) نشان میدهد در ابتدا مطالعات مرتبط با موضوع پژوهش در چهار پایگاه علمی معتبر گوگل اسکلار مگ ایران پایگاه اطلاعات علمی ایران و نورمگز به منظور یافتن مطالعات انجام شده با کلیدواژه های مرتبط در هر پایگاه شامل مناطق محروم»، «تحلیل فضایی محرومیت تحلیل فضایی توسعه یافتگی»، «فقر» و محرومیت» در پایگاههای مورد اشاره جستجو شد. در مرحله اول بیش از پنجاه هزار ۵۰ مقاله استخراج شد. برای انتخاب مقالات نزدیک تر به موضوع پژوهش هدف ابتدا موضوع چکیده و کلیدواژه های همه مقالات یافته شده بررسی شد. در گام دوم سه مورد موضوع چکیده و کلید واژه با دقت کامل و بررسی دقیق در هر پایگاه تا دریافت مقالات مناسب و کاملاً مرتبط پیگیری شده در بررسی روشهای مختلف انسجام بخشی به مطالعات و رسیدن به هدف انتخاب بهتر و برای سرعت بخشی در انجام فرایند یافتن پژوهشهای کاملاً منطبق نحوه مرتب سازی بر اساس ارتباط با کلیدواژه ها قرار گرفت پس از پالایش مقالات و مطالعات مرتبط با موضوع در مرحله دوم با تجمیع بررسی و افزایش پالایشگر از کلیدواژه به تجمیع موضوع چکیده و کلیدواژه ها شش هزار و سیصد و هفتاد چهار) ۶۳۷۴ مقاله برای بررسی متن و محتوا انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت که از بین این مقالات چهارصد و چهل و هفت ۴۴۷ مقاله برای بررسی جزئی تر بر اساس فرمهای فرا تحلیل فرم جمع آوری داده ها و اطلاعات فرم تعیین پارادایم های معرفت شناسی و روش شناسی حاکم بر تحقیقات انجام گرفته تحلیل و ارزیابی داده ها و اطلاعات جمع آوری شده، جمع بندی و نتیجه گیری نهایی انتخاب شدند که نتایج اولیه نشان میدهد. مطالعات مرتبط با ساکنین مناطق محروم کشور و محرومیت حاشیه نشینی به منظور انجام برنامه ریزی حمایتی در چهار گروه مشروح زیر قابل دسته بندی است.

گروه اول:

این گروه شامل مطالعاتی است که با رویکرد فضایی و در سطح ملی انجام شده و کشور را براساس برخورداری از شاخصهای مختلف توسعه همچون سطح آموزش نرخ باسوادی و بی سوادی برخورداری از زیر ساختهای مختلف آب گاز برق جاده خدمات مرتبط با سلامت و بهداشت تعداد بیمارستانها مراکز یا خانه بهداشت عوامل اجتماعی و دموگرافیک بار) ،تکفل ،سن نسبت جنسیتی اقتصادی درصد جمعیت فعال نرخ بیکاری و … به صورت مقایسه ای به سطح بندی استانها یا شهرستانها کشور پرداخته و یا در مناطق شهری و روستایی این سطح بندی را مد نظر قرار داده اند. بررسی اولیه این مطالعات حاکی از الگوی مرکز پیرامون در کشور بوده به طور که مناطق محروم عمدتاً با نواحی روستایی و مرزی به ویژه جنوب شرقی و غرب کشور تقارن دارند این الگو به معنای دسته بندی در مفهوم جغرافیایی از محرومیت مناطق مختلف کشور است با توجه به طرحهای پژوهشی مورد مطالعه با روش مرکز پیرامون در پژوهش حاضر در بخش اول به تحلیل سیستماتیک این مطالعات میپردازیم تا با مرور و بررسی مطالعات جهانی ضعف های مطالعات موجود در حیطه فضایی در شناسایی مناطق محروم کشور را استخراج کرده و شاخصهای به کار رفته را مقایسه کنیم در نهایت با توجه به اینکه ایندکس محرومیت فضایی در کشور وجود ندارد با استفاده از مطالعات موجود در صدد ارائه ایندکس مطلوب محرومیت فضایی می باشیم از سوی دیگر با توجه به اینکه بسیاری از موارد همچون محرومیت با مکان جغرافیای مکانی در ارتباط است؛ این بخش از مطالعه در تخصیص یارانه های مکان محور که هم اکنون در حال اجرا بوده همانند تخصیص یارانه به مرزنشینها کمک میکند؛ چنین رویکردی در تخصیص یارانه ها در اجرای موثرتر برخی از سیاستها از جمله کاهش عدم تعادلهای منطقه ای که کشور چند دهه است به آن دچار شده و خود یکی از دلایل اصلی محرومیت است مفید خواهد بود.

گروه دوم:

این گروه شامل مطالعاتی است که در حوزه سلامت درمان و پزشکی قرار دارند و معیار آنها از مناطق محروم همان مناطق محروم اعلام شده از سوی وزارت بهداشت میباشد برخی از این پژوهشها به صورت نمونه مطالعات انجام پذیرفته اند؛ برای مثال در استانی محروم همچون سیستان و بلوچستان اجرا شده و برخی دیگر نیز بدون اشاره به مکانی خاص رویکرد ذهنی را به کار گرفته و تمایل پزشکان را به خدمت در مناطق محروم بررسی کرده اند. بخشی دیگر از این مطالعات نیز وضعیت بیمارستانها تخت بیمارستانی پرسنل پزشکی و تخصصهای مرتبط را در مناطق محروم بررسی نمودند تعدادی از این مطالعات اقدام به ارائه مقایسه ای از بیمارستانها و خدمات درمانی مناطق محروم و غیر محروم کرده اند. برایند بررسی و تحلیل این مطالعات نشان میدهده مناطق محروم در حوزه درمان و سلامت فقط با کمبود تجهیزات درمانی و کیفیت آنها مواجه نبوده بلکه بخش عمده ای از مشکلات به دلیل عدم تمایل پزشکان به خدمت در این مناطق بوده و خروج پزشکان از این مناطق و انتقال آنها به شهرهای بزرگ از مصادیق اصلی محرومیت این مناطق در حوزه بهداشت و درمان است. این مطالعات نشان میدهد عدم تمایل پزشکان به حضور در این مناطق و خدمت در این محیط سبب شده است تا دولت برای جبران خدمت با اختصاص بودجه بیشتر برای افزایش درآمد پزشکان حاضر در این مناطق اقدام نماید این امر نشان میدهد ضروری است در تخصیص یارانه ها بخش بهداشت و درمان در مناطق محروم علاوه بر نگاه زیر ساختی نگاه نرم افزاری نیز به آن داشت و یا به بهینه سازی درمان با امکانات موجود چاره اندیشی نمود. علاوه بر این برخی از مطالعات نیز به بررسی طرح تحول سلامت در مناطق محروم پرداخته است. در این گروه نیز همانند گروه اول فقدان مطالعات سیستماتیک کاملاً آشکار است بنابراین در پژوهش حاضر در بخش دوم مطالعه به تحلیل سیستماتیک این گروه از انواع پژوهشها میپردازیم تا دلالت های ضمنی برای سیاست گذاران و تصمیم گیران این حیطه فراهم شده و در نهایت نقش تخصیص یارانه ها در کاهش مشکلات حوزه بهداشت و درمان با روش سیستماتیک تبیین شود. شایان توجه است که ضعف تئوریکی موجود در مطالعات حوزه سلامت درمان و پزشکی در مناطق محروم در کشور علیرغم غنای مطالعاتی موجود در سطح جهانی کاملاً مشهود می باشد که هیچ یک از این مطالعات تعریف دقیقی از شاخص محرومیت سلامت ارائه نکرده اند. در این گروه از مطالعات مناطق محروم به دلیل برخورداری کمتر آنها از تجهیزات پزشکی مرحوم پنداشته شده اند که خود حاکی از ضعف در تعیین و بهره گیری از شاخص سلامت تعداد مرگ و میر امراض مختلف و سایر شاخصهای پزشکی است. در پژوهش حاضر بر آنیم شاخصهای محرومیت سلامت جهانی را بررسی و مقایسه نموده تا در زمینه محرومیت سلامت و درمان مورد استفاده قرار گیرد.

گروه سوم :

این گروه شامل مطالعاتی است که منطقه ای محروم را بدون معیاری خاص انتخاب نموده و به بررسی موضوعی خاص در آن پرداخته اند در این نوع مطالعات ادراک از محرومیت و منطقه محروم بعد ذهنی داشته و عمدتاً فقط با استان هایی همچون سیستان و بلوچستان ایلام کرمان کرمانشاه لرستان و هرمزگان شناخته می شوند. موضوعات مورد بررسی در این زمینه دیدگاه مناسبی را در اختیار میدهد که با فرض هدایت یارانه ها و تخصیص آنها به صورت یارانه مشروط برای کاهش مشکلات درونی این مناطق همخوانی دارد؛ برای مثال بخشی از مطالعات این گروه مربوط به مطالعات علوم تربیتی و آموزشی است و مشکلات دانش آموزان را در این مناطق بررسی کرده اند. یا مرتبط به بعد شناختی و روانی است که خود نشان دهنده نادیده گرفتن بهداشت روانی و تسلط و غلبه سلامت فیزیکی در مناطق محروم است. با توجه به اهمیت بهداشت و سلامت روان و پیامدهای آن در صورت تخصیص یارانه خاص به بخش سلامت لحاظ کردن این بعد از سلامت نیز برای این مناطق اهمیت فراوانی دارد همچنین با توجه به اهمیت نیروی انسانی متخصص و آموزش دیده برای هدایت و پیشرفت آینده کشور توجه به مشکلات دانش آموزان این مناطق که با تخصیص یارانه می توان آن را کاهش داد ضروری است. مساله دیگر وجود و تشدید فقر اقتصادی مناطق محروم و به تبع آن نفوذ گروه های مخالف است. پیامدهای نفوذ این گروه ها و آینده نگری برای انسداد نفوذ گروههای مخالف در تخصیص درست یارانه برای این منظور نیز اهمیت دارد این خود نشان میدهد که مناطق محروم مورد نفوذ این گروه ها، از مهم ترین مناطق مورد هدف یارانه خواهند بود بررسی وضعیت اشتغال و غلبه بخش غیر رسمی نیز از نتایج دیگر این گروه از مطالعات است سیاست گذاران و تصمیم گیران نهایی یارانه در کشور لازم است با توجه به اینکه یکی از مهمترین مسائل در یارانه نقدی مقدار آن است به این مسئله توجه داشته باشند؛ بویژه که منبع یارانه های کشور متکی بر سرمایه های تجدید ناپذیر است و تخصیص هر چه دقیق تر آن ضروری است. در پژوهش حاضر در بخش سوم مطالعه با مرور پژوهش های و مطالعات انجام شده در این گروه با بهره گیری از روش تحلیل محتوا ابعاد گسترده و مختلف محرومیت در مناطق کشور را استخراج میکنیم و سیاستها مرتبط با یارانه به ویژه یارانه های نقدی به شیوه های مختلف را بر مبنای گزارش دوم با موضوع موضوع ” ضرورت و روشهای باز مدیریت یارانه نقدی با بهره گیری از تجارب کشورهای مختلف جهان ارائه خواهد داد.

گروه چهارم:

این گروه از مطالعات انجام شده نگاهی متفاوت از سه گروه پیشین را در اختیار قرار میدهد. نگرشی که منجر به کاهش ضعف اجرا و نتایج حاصل از سه گروه دیگر شده و کمک می کند تا در جمع بندی نهایی پژوهش روش صحیح و نتایج دقیق حاصل گردد. این گروه گروه چهارم به دو زیر بخش تقسیم تحت عنوان «محرومیت در برخورداری و محرومیت در محرومیت تقسیم شده و مورد بررسی قرار میگیرد. اول اینکه محرومیت در برخورداری عنوانی برخاسته از مطالعاتی است که محرومیت را نه بر اساس تحلیل فضایی نه بر اساس مقیاس وزارت بهداشت و نه براساس مقیاس ذهنی تحت عنوان منطقه یا استان محروم بررسی کرده و فقط بررسی خود را محدود به تقسیمات کشوری و در استانهای محروم کشور انجام داده است. نتایج این گروه از مطالعات نشان میدهند که سیاست گذار و تصمیم گیران یارانه نباید گروههای محروم را در مناطق غیر محروم نادیده بگیرند؛ بلکه همانطور که مشهود است بخش زیادی از محرومان در حواشی توسعه یافته ترین شهرها زندگی میکنند دوم اینکه محرومیت در محرومیت عنوانی برخاسته از نتیجه مطالعاتی است که به سطح بندی و بررسی گروههای محروم در مناطق محروم بر اساس هر یک از سه مورد اشاره شده تحلیل فضایی مقیاس وزارت بهداشت و مقیاس (ذهن پرداخته اند. این بدان معناست که صرف سکونت در مناطق محروم به معنای محرومیت نبوده و احتمال بروز خطا در تخصیص یارانه ها به شیوه مکان محور خواهد بود و بیم آن می رود که افرادی واجد دریافت یارانه شوند که بر اساس هیچ آزمون و سعی واجد شرایط نبوده و یا افرادی به اشتباه کنار گذاشته شوند.

جمع بندی؛

پژوهش حاضر در نهایت شاخصهای محرومیت کلی و شاخصهای محرومیت سلامت برای تخصیص یارانه در مناطق محروم را پیشنهاد میدهد و با تمرکز بر بحث یارانه دلالتهای ضمنی را در اختیار سیاست گذاران و تصمیم گیران این حوزه قرار خواهد داد همچنین به بررسی و تحلیل پیشرانهای محرومیت پرداخته که خود بابی را به سوی تغییر سیستم ساده پرداخت یارانه در کشور خواهد گشود زیرا بررسیهای اولیه نشان میدهد؛ پیشران اصلی محرومیت در کشور سیاست و سیاست گذاری است؛ این نکته از آن روست که نتایج مطالعات مورد بررسی نشان میدهد؛ سیاستهای نادرست مرکز پیرامون که به تزریق منابع مالی در سالهای گذشته در برخی از کلانشهرها انجامیده است از اصلی ترین دلایل محرومیت و عدم تعادلهای منطقه ای در کشور است؛ گواه این امر نتایج مطالعاتی است که نشان دهنده سرمایه های مناطق محروم از نظر نیروی انسانی و طبیعی بوده که در خلاء سیاست گذاری درست نه تنها به دست فراموشی سپرده شده اند؛ بلکه زمینه کوچ و تخریب آنها نیز فراهم شده است.

با مِــــــتُد در ارتباط باشید

مرکز توسعه دانش مسئله محوری یا متد را بیشتر بشناسید و ما را دنبال کنید…

خبرنامه