جستجو برای:
سبد خرید 0

چارچوب سیستمی برای ساختاردهی مسائل در محیط‌های تصمیم‌گیری پیچیده

چارچوب سیستمی برای ساختاردهی مسائل در محیط‌های تصمیم‌گیری پیچیده

این سند شامل آمارهای کلیدی اقتصادی ایران در بازه زمانی سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۳ است که شاخص‌هایی مانند نرخ رشد اقتصادی، تورم، اشتغال، صادرات و واردات را پوشش می‌دهد و تصویری کلی از روندهای اقتصادی کشور ارائه می‌دهد.

چکیده

چارچوب سیستمی برای ساختاردهی مسائل در محیط‌های تصمیم‌گیری پیچیده، رویکردی جامع است که با هدف بهبود تصمیم‌گیری در موقعیت‌های مملو از عدم قطعیت و چالش‌های چندوجهی طراحی شده است. این چارچوب بر پایه روش‌های ساختاردهی مسائل (PSMs) بنا شده که در دهه 1960 برای رفع محدودیت‌های روش‌های کمی سنتی در پژوهش عملیاتی ظهور یافتند. PSMs بر تعامل مشارکتی ذی‌نفعان تأکید دارند و اهمیت دیدگاه‌های متنوع را در درک مسائل پیچیده به رسمیت می‌شناسند، که این امر طراحی سیاست‌های مؤثر و تصمیم‌گیری جمعی را تسهیل می‌کند [1][2]. این چارچوب با بهره‌گیری از تفکر سیستمی، بر ارتباطات متقابل عناصر در محیط تصمیم‌گیری تأکید دارد و به متخصصان امکان می‌دهد تا روابط پویا و حلقه‌های بازخورد را که سیستم‌های پیچیده را تعریف می‌کنند، مدیریت کنند [3][4]. مفاهیم کلیدی شامل حلقه‌های بازخورد، ویژگی‌های نوظهور، و ضرورت تعیین مرزهای سیستم است که زمینه مسئله را روشن کرده و تحلیلگران را در انتخاب روش‌های مناسب راهنمایی می‌کند [3][5]. کاربردهای عملی این چارچوب در حوزه‌های مختلفی از جمله سلامت عمومی، پایداری محیط‌زیست، و تغییر سازمانی گسترده است. یکپارچگی روش‌هایی مانند روش‌شناسی سیستم‌های نرم (SSM) و تحلیل و توسعه گزینه‌های استراتژیک (SODA) تطبیق‌پذیری آن را در زمینه‌های متنوع نشان می‌دهد [1][6]. با این حال، چالش‌هایی نظیر تعامل ذی‌نفعان، مقاومت در برابر تغییر، و هم‌راستایی با اهداف سازمانی نیازمند ارزیابی و تطبیق مداوم است تا اثربخشی چارچوب در طول زمان تضمین شود [7]. اهمیت این چارچوب نه‌تنها در مشارکت‌های روش‌شناختی آن، بلکه در پتانسیل آن برای تسهیل نوآوری سیستمی و مواجهه با «مسائل بغرنج» مرتبط با پایداری و عدالت نهفته است.

پیشینه

روش‌های ساختاردهی مسائل (PSMs) گروهی از رویکردهای مدل‌سازی کیفی هستند که در دهه 1960 برای رفع کاستی‌های روش‌های کمی در پژوهش عملیاتی (OR) پدید آمدند [1][2]. با شناسایی نیاز به تکنیک‌های مشارکتی برای نگاشت پیچیدگی‌های موقعیت‌های واقعی، PSMs در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 با تمرکز ویژه‌ای توسعه یافتند [1]. برخلاف روش‌های سنتی حل مسئله که فرض می‌کنند مسئله به‌صورت واضح و بدون اختلاف‌نظر تعریف شده است، PSMs بر این اصل استوارند که تفسیرها و دیدگاه‌های متعدد برای درک و حل مسائل پیچیده حیاتی هستند [2]. اجرای PSMs معمولاً شامل همکاری گروهی برای ایجاد اجماع در میان ذی‌نفعان درباره تغییرات مورد نیاز در یک زمینه خاص است [2]. نمونه‌های برجسته PSMs شامل روش‌شناسی سیستم‌های نرم، رویکرد انتخاب استراتژیک، و تحلیل و توسعه گزینه‌های استراتژیک (SODA) هستند [2]. علاوه بر این، PSMs از تفکر سیستمی بهره می‌برند که بر ارتباطات متقابل عناصر در یک سیستم و تأثیر تغییرات در یک بخش بر سایر بخش‌ها تأکید دارد [3]. این دیدگاه جامع بر اهمیت درک اجزای منفرد سیستم و روابط و حلقه‌های بازخوردی که رفتار کلی سیستم را شکل می‌دهند، تأکید دارد [3][4]. اصول تفکر سیستمی شامل جامعیت، اهمیت حلقه‌های بازخورد، و ضرورت در نظر گرفتن علائم قابل مشاهده و عوامل زیربنایی مسائل سیستمی است، مشابه استعاره کوه یخ که بخش اعظم جرم آن زیر سطح پنهان است [3][4]. با تکامل PSMs، آن‌ها از رشته‌های مختلفی مانند زیست‌شناسی، مهندسی، و علوم اجتماعی بهره می‌برند و با تمرکز بر ویژگی‌های نوظهور سیستم‌های پیچیده و تعاملات پویای آن‌ها، پارادایم‌های تقلیل‌گرا را به چالش می‌کشند [4]. این چارچوب سیستمی تحلیل و طراحی مداخلات در محیط‌های تصمیم‌گیری پیچیده را تقویت کرده و درک عمیق‌تری از ارتباطات متقابل چالش‌ها و راه‌حل‌های بالقوه در زمینه‌های اجتماعی فراهم می‌کند [4].

مفاهیم کلیدی

تفکر سیستمی

تفکر سیستمی رویکردی جامع است که بر درک روابط و وابستگی‌های متقابل در یک سیستم، به جای جداسازی اجزای منفرد، تأکید دارد. این روش برای مدیریت پیچیدگی‌های تصمیم‌گیری در محیط‌هایی با تعاملات پویا و رفتارهای غیرخطی حیاتی است [3][5].

حلقه‌های بازخورد

حلقه‌های بازخورد در پویایی‌های سیستمی نقش کلیدی دارند، به‌طوری که تغییر اولیه در یک سیستم می‌تواند به اثرات بعدی منجر شود که خود بر عنصر اولیه تأثیر می‌گذارند. این حلقه‌ها به دو نوع تقویت‌کننده (که تغییرات را تقویت می‌کنند) و متعادل‌کننده (که تغییرات را خنثی می‌کنند) تقسیم می‌شوند. تأخیرهای زمانی مرتبط با این مکانیزم‌ها اغلب پیش‌بینی نتایج را پیچیده می‌کند [3].

ویژگی‌های نوظهور

ویژگی‌های نوظهور از تعاملات عوامل مختلف در یک سیستم پیچیده پدید می‌آیند و نمی‌توان آن‌ها را با بررسی اجزای منفرد درک کرد. این ویژگی اهمیت مطالعه سیستم به‌صورت کلی را برای پیش‌بینی نتایج غیرمنتظره و رفتارهای پویا در طول زمان برجسته می‌کند [3][5].

مدل‌های ذهنی

مدل‌های ذهنی به سیستم‌های باور درونی افراد اشاره دارند که برای تفسیر محیط اطرافشان استفاده می‌شوند. این مدل‌ها نحوه درک مسائل و فرصت‌ها را شکل می‌دهند و در صورت عدم بررسی انتقادی ممکن است به فرضیات نادرست منجر شوند. شناسایی و بحث درباره مدل‌های ذهنی متفاوت می‌تواند درک مشترک و تصمیم‌گیری در سناریوهای پیچیده را بهبود بخشد [3][5].

مرزهای سیستم

تعیین مرزهای سیستم در ساختاردهی مسائل حیاتی است، زیرا محدوده تحلیل را مشخص می‌کند. مرزهای واضح به شناسایی عناصر شامل در سیستم مورد مطالعه کمک کرده و تضمین می‌کنند که تحلیل بر جنبه‌های کلیدی تأثیرگذار بر تصمیم متمرکز باقی بماند [3][5].

چارچوب‌های ساختاردهی مسائل

چارچوب‌ها ابزارهای ضروری برای ساختاردهی مسائل پیچیده هستند و زبان مشترک و جریان منطقی را فراهم می‌کنند. آن‌ها ارزیابی جامع جنبه‌های کلیدی را تسهیل کرده و تصمیم‌گیران را در مدیریت پیچیدگی‌های موقعیت‌های مختلف یاری می‌کنند [5][8]. برای مثال، ابزار CATWOE دیدگاه‌های مشتریان، کنشگران، تحولات، جهان‌بینی‌ها، مالکان، و محدودیت‌های محیطی را در فرآیند تصمیم‌گیری در نظر می‌گیرد [1].

روش‌های ساختاردهی مسائل

روش‌های ساختاردهی مسائل برای بهبود درک یک مسئله خاص طراحی شده‌اند و طراحی سیاست‌های مؤثر و تحلیل تصمیم را امکان‌پذیر می‌کنند. رویکرد سه‌مرحله‌ای پیشنهادی توسط ون وینترفلدت و ادواردز شامل شناسایی مسئله، انتخاب روش تحلیلی مناسب، و توسعه ساختار تحلیلی دقیق است [9][10].

ذهنیت سیستمی

پرورش ذهنیت سیستمی شامل توانایی درک روابط و الگوهای در طول زمان است. این ذهنیت افراد را به تحمل ابهام و پرهیز از نتیجه‌گیری‌های شتاب‌زده تشویق می‌کند و درک عمیق‌تری از سیستم‌های پیچیده و پویایی‌های آن‌ها را تقویت می‌کند [3][5].

اجزای چارچوب

تعامل ذی‌نفعان

تعامل قوی ذی‌نفعان برای موفقیت هر چارچوب سیستمی ضروری است. این امر شامل مشارکت فعال گروه‌های متنوع در فرآیندهای تصمیم‌گیری است. تعامل ذی‌نفعان ارتباطات را تقویت کرده، اعتماد را ایجاد می‌کند و تضمین می‌کند که ابتکارات کلیدی با نیازها و نگرانی‌های آن‌ها هم‌راستا باشد [11][12]. تعامل مؤثر همچنین می‌تواند ریسک‌های مرتبط با نارضایتی و مقاومت در برابر تغییر را کاهش دهد و اجرای چارچوب‌ها را در محیط‌های تصمیم‌گیری پیچیده تقویت کند [12].

هم‌راستایی و هدف

هم‌راستایی چارچوب سیستمی با اهداف سازمانی برای ارائه ارزش ملموس به کاربران حیاتی است. اجرای چارچوب‌ها با برنامه‌ای واضح که چگونگی استفاده از اطلاعات یا فرآیندهای حاصل را تعریف می‌کند، ضروری است. عدم انجام این کار می‌تواند به هدررفت منابع و کاهش توانایی‌های خلق ارزش چارچوب منجر شود [7]. مدیریت دانش مؤثر نیز برای اطمینان از همراهی فرآیندهای تعریف‌شده با دانش زمینه‌ای قابل دسترس، مانند قوانین کسب‌وکار و درس‌های آموخته‌شده، ضروری است که کاربرد چارچوب را تقویت می‌کند [7].

موانع کلیدی در اجرا

مراحل اولیه پذیرش چارچوب اغلب با چالش‌هایی مواجه است، از جمله:

  • اهداف نامشخص: بدون تعریف دقیق موفقیت، اندازه‌گیری پیشرفت و نشان دادن ارزش پیچیده می‌شود [7]. این امر به‌ویژه در زمینه‌های متنوع، مانند کشورهای در حال توسعه، که محدودیت‌های منابع و زیرساخت‌ها اجرا را پیچیده می‌کند، اهمیت دارد. رویکردهای متناسب که به زمینه‌های محلی احترام گذاشته و ظرفیت را در سیستم‌های موجود ایجاد می‌کنند، برای غلبه بر این موانع حیاتی هستند [7].
  • سیستم‌های تطبیقی پیچیده: چارچوب‌ها اغلب به‌عنوان روش‌های ساختاریافته طراحی می‌شوند اما باید در سیستم‌های تطبیقی پیچیده با تعاملات پویا و حلقه‌های بازخورد عمل کنند. اصطکاک بین فرآیندهای کدگذاری‌شده و واقعیت‌های سازمانی نوظهور، نیاز به چارچوب‌های تطبیق‌پذیر و پایدار را در میان این پیچیدگی‌ها برجسته می‌کند [7].

ارزیابی و تطبیق مداوم

اجرای چارچوب یک رویداد یک‌باره نیست؛ نیازمند نظارت و تطبیق مداوم است. این امر به‌ویژه در حوزه‌هایی مانند امنیت سایبری یا پایداری که شرایط به‌سرعت در حال تغییر هستند، صادق است. برای حفظ ارتباط و اثربخشی، چارچوب‌ها نیازمند تلاش مداوم و تخصیص منابع در طول زمان هستند [7].

مفاهیم اصلی تفکر سیستمی

درک پیچیدگی در چارچوب سیستمی به چندین مفهوم بنیادی وابسته است:

  • تعیین سیستم و مرز: تعیین واضح مرزهای سیستم جهت‌گیری برای محدوده بررسی فراهم می‌کند، عناصر و روابط مرتبط را شناسایی کرده و امکان تنظیمات را با تکامل درک فراهم می‌سازد [3].
  • روابط و ارتباطات متقابل: تمرکز اصلی تفکر سیستمی بر روابط بین اجزای یک سیستم، به جای مشاهده اجزا به‌صورت منفرد، است. شناسایی این ارتباطات برای مواجهه با پیچیدگی پویا و درک نیروهای سیستمی حیاتی است [3].

این اجزا به‌طور جمعی به اثربخشی چارچوب سیستمی در ساختاردهی مسائل و مدیریت محیط‌های تصمیم‌گیری پیچیده کمک می‌کنند.

کاربرد چارچوب

کاربرد چارچوب سیستمی در محیط‌های تصمیم‌گیری پیچیده نیازمند رویکردی ساختاریافته برای مواجهه با چالش‌های چندوجهی است. اجرای مؤثر با اهداف مشخص و تعهد به غلبه بر موانع انسانی و منابع آغاز می‌شود [7]. چالش‌های مواجه‌شده در این فرآیند می‌توانند به مسائل پذیرش و تعامل، هم‌راستایی و هدف، و ضرورت ارزیابی مداوم در زمینه‌ای پویا دسته‌بندی شوند.

موانع بنیادی

پذیرش و تعامل

پذیرش و تعامل برای پذیرش موفق هر چارچوبی حیاتی هستند. مشارکت رهبری و کارکنان در تشخیص ارزش چارچوب، پاسخگویی را تقویت کرده و مقاومت را کاهش می‌دهد. با این حال، کارکنان ممکن است با افزودن فرآیندهای جدید به مسئولیت‌های موجود خود احساس فشار کنند که به مقاومت بالقوه منجر می‌شود [7]. بنابراین، پرورش پذیرش کارکنان برای اطمینان از مشارکت فعال و کاهش مقاومت در برابر تغییر ضروری است.

هم‌راستایی و هدف

هم‌راستایی بین چارچوب و اهداف گسترده‌تر سازمانی حیاتی است. هنگامی که چارچوب به‌طور معنادار به اهداف استراتژیک کمک نکند، تلاش‌های اجرایی می‌توانند متزلزل شوند [7]. برای مثال، اگر فرآیندهای چارچوب بدون برنامه‌ای واضح برای استفاده نگاشت شوند، می‌تواند به هدررفت منابع و کاهش خلق ارزش منجر شود. بنابراین، سازمان‌ها باید اطمینان حاصل کنند که چارچوب از اهداف آن‌ها پشتیبانی کرده و مزایای ملموسی برای کاربران فراهم می‌کند [7].

چالش‌های کلیدی در اجرا

مقاومت در برابر تغییر

مقاومت در برابر تغییر مانعی مهم در اجرای مؤثر چارچوب است. اینرسی انسانی، همراه با ترس از ناشناخته‌ها، می‌تواند پیشرفت را کند یا متوقف کند [7]. برای مقابله با این، سازمان‌ها باید بر استراتژی‌های ارتباطی تمرکز کنند که هدف و مزایای چارچوب را به‌طور مؤثر منتقل می‌کنند.

محدودیت‌های منابع

محدودیت‌های بودجه‌ای اغلب سرمایه‌گذاری در ابزارها، آموزش، و پشتیبانی مداوم را که برای اجرای موفق ضروری هستند، محدود می‌کنند. سازمان‌های کوچک‌تر به‌ویژه ممکن است در تخصیص زمان، بودجه، و پرسنل ماهر برای پذیرش مؤثر چارچوب با مشکل مواجه شوند [7]. کمبود آموزش و تخصص در میان کارکنان این مسائل را تشدید می‌کند و نیاز به شیوه‌های قوی مدیریت دانش را برجسته می‌کند.

اهداف نامشخص

بدون تعریف دقیق موفقیت، سازمان‌ها در اندازه‌گیری پیشرفت و نشان دادن ارزش چارچوب با چالش مواجه می‌شوند [7]. این عدم وضوح می‌تواند به سردرگمی و عدم تعامل در میان اعضای تیم منجر شود و اثربخشی کلی چارچوب را مختل کند.

ارزیابی و تطبیق مداوم

اجرای چارچوب به‌ندرت یک رویداد یک‌باره است؛ نیازمند نظارت و تطبیق مداوم برای حفظ ارتباط و اثربخشی در محیطی دائماً در حال تغییر است. ضرورت ارزیابی مداوم اهمیت ایجاد قابلیت‌های محلی پایدار و پرورش فرهنگ یادگیری مداوم در سازمان را برجسته می‌کند [7]. با پرداختن استراتژیک به ابعاد فنی، سازمانی، و انسانی به‌صورت یکپارچه، سازمان‌ها می‌توانند پیچیدگی‌های ذاتی در اجرای چارچوب را بهتر مدیریت کرده و موفقیت پایدار را تضمین کنند.

رویکردهای روش‌شناختی

مرور روش‌های ساختاردهی مسائل

روش‌های ساختاردهی مسائل (PSMs) در فرآیندهای تصمیم‌گیری، به‌ویژه در مسائل پیچیده و تعریف‌نشده، نقش مهمی ایفا می‌کنند. این روش‌ها زمینه مسئله را روشن کرده، مسائل را چارچوب‌بندی می‌کنند و تصمیم‌گیران را از طریق رویکردهای تحلیلی مختلف راهنمایی می‌کنند. رویکرد سه‌مرحله‌ای پیشنهادی توسط ون وینترفلدت و ادواردز شامل: (1) شناسایی مسئله؛ (2) انتخاب روش تحلیلی مناسب؛ و (3) توسعه ساختار تحلیلی دقیق است. این فرآیند در تحلیل تصمیم‌گیری درباره قرار گرفتن در معرض میدان الکترومغناطیسی از خطوط برق اعمال شد و اهمیت ساختاردهی مؤثر مسائل در مواجهه با نگرانی‌های سلامت عمومی را نشان داد [10].

انواع تحلیل‌ها

هنگام استفاده از PSMs، متخصصان معمولاً بین تحلیل‌های کمی و کیفی تمایز قائل می‌شوند. تحلیل کمی بر داده‌های عددی تمرکز دارد و امکان مقایسه دقیق در طول زمان یا بین گروه‌ها را فراهم می‌کند، که آن را برای ارزیابی خروجی‌ها و فعالیت‌ها ایده‌آل می‌سازد [13]. در مقابل، تحلیل کیفی بر تجربیات ذهبی ذی‌نفعان تأکید دارد و بینش‌هایی درباره نیازها، خواسته‌ها، و ادراکات آن‌ها در مورد مسئله ارائه می‌دهد. این روش به‌ویژه در مراحل اکتشافی ساختاردهی مسائل، که درک دیدگاه‌های ذی‌نفعان حیاتی است، ارزشمند است [13][14].

چارچوب ارزیابی

برای افزایش اثربخشی روش‌های ساختاردهی مسائل، پژوهشگران چارچوبی روش‌شناختی برای ارزیابی این رویکردها پیشنهاد کرده‌اند. این چارچوب با هدف حمایت از ارزیابی‌های محلی معنادار و مقایسه‌های بلندمدت در میان روش‌های مختلف، به بهبود نتایج تصمیم‌گیری کمک می‌کند [15][16]. تجربیات از مطالعات موردی نشان می‌دهد که این چارچوب به‌ویژه در فرآیندهای مشارکتی که شامل تعامل متنوع ذی‌نفعان و تسهیل تدوین مشترک مسائل و راه‌حل‌ها هستند، مؤثر است [17].

یکپارچگی چندروش‌شناسی

یکپارچگی رویکردهای چندروش‌شناختی، مانند تحلیل و توسعه گزینه‌های استراتژیک (SODA) در کنار روش‌شناسی سیستم‌های نرم (SSM)، برای محیط‌های تصمیم‌گیری پیچیده مفید تلقی شده است. این روش‌های ترکیبی به تصمیم‌گیران امکان می‌دهند تا از استراتژی‌های عقلانی و شهودی بهره ببرند و فرآیند ساختاردهی مسائل را غنی سازند [6][1]. استفاده از چنین چارچوب‌های یکپارچه، درک جامع‌تری از مسائل را تضمین کرده و تصمیم‌گیری آگاهانه‌تر را در زمینه‌های پویا و چندوجهی تسهیل می‌کند.

جهت‌گیری‌های آینده

گسترش چارچوب

توسعه چارچوب سیستمی برای ساختاردهی مسائل، فرصت‌هایی برای گسترش فراتر از کاربردهای اولیه آن فراهم می‌کند. تحقیقات آینده می‌توانند کاربرد چارچوب پیشنهادی را در طیف گسترده‌تری از سیستم‌ها بررسی کنند، که ممکن است به ارزیابی‌ها و تطبیق‌های ارزشمندی منجر شود و اثربخشی آن را در زمینه‌های مختلف تقویت کند [1][7]. علاوه بر این، یکپارچگی ابزارهایی مانند نقشه‌های شناختی فازی ممکن است روش‌های جایگزینی ارائه دهد که می‌توانند با رویکردهای موجود مانند SODA، به‌ویژه از نظر تلاش‌های اجرایی و بازده آن‌ها، مقایسه شوند [1].

تعامل ذی‌نفعان

تعامل ذی‌نفعان همچنان جنبه‌ای حیاتی در فرآیند تصمیم‌گیری در محیط‌های پیچیده است. جهت‌گیری‌های آینده باید بر توسعه مدل‌هایی تمرکز کنند که همکاری مؤثر ذی‌نفعان را تسهیل می‌کنند و اطمینان می‌دهند که دانش، اولویت‌ها، و تخصص آن‌ها در طول فرآیند ساختاردهی مسائل مورد احترام قرار گیرد [18][19]. این طراحی مشارکتی می‌تواند مقاومت در برابر تغییر را کاهش دهد و محیطی مناسب برای نوآوری و مالکیت جمعی نتایج ایجاد کند [19].

چالش‌های زمینه‌ای

اجرای چارچوب‌های سیستمی در زمینه‌های متنوع، به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه، چالش‌های منحصربه‌فردی را به همراه دارد. این چالش‌ها اغلب از محدودیت‌های منابع و عوامل اجتماعی-فرهنگی خاص ناشی می‌شوند [7]. کارهای آینده باید با هدف تنظیم رویکردهایی که به زمینه‌های محلی حساس هستند، ظرفیت را در سیستم‌های موجود ایجاد کرده و تنش‌های ذاتی بین سرعت، مالکیت، و پاسخگویی را مدیریت کنند [7]. استراتژی جامعی که ابعاد فنی، سازمانی، و انسانی را در بر گیرد، برای کاربرد موفق چارچوب در تنظیمات متنوع ضروری خواهد بود [7].

نوآوری سیستمی و پایداری

تکامل مداوم چارچوب‌های سیستمی می‌تواند به‌طور قابل‌توجهی به مواجهه با «مسائل بغرنج» مرتبط با پایداری و عدالت کمک کند. تحقیقات آینده می‌توانند بررسی کنند که چگونه این چارچوب‌ها می‌توانند برای طراحی سیستم‌های اقتصادی که رفاه و پایداری را بر پارادایم‌های رشد متعارف اولویت‌بندی می‌کنند، استفاده شوند [4]. با تشویق به درک جامع از ارتباطات متقابل، این چارچوب‌ها می‌توانند تغییر تحول‌آفرین را نه‌تنها در سطح فردی، بلکه در ساختارها و پویایی‌های بزرگ‌تری که جامعه را شکل می‌دهند، تسهیل کنند [4].

منابع

[1] Franco LA, Montibeller G. Applying problem structuring methods for the management of complex problems in operational research. European Journal of Operational Research. 2010;205(3):489-500.
[2] Wikipedia contributors. Problem structuring methods. Wikipedia, The Free Encyclopedia. 2025. Available from: https://en.wikipedia.org/wiki/Problem_structuring_methods
[3] Senge PM. Applications of systems thinking – systems thinking framework. In: The Fifth Discipline: The Art and Practice of the Learning Organization. Rev. ed. New York: Doubleday; 2006.
[4] Meadows DH. Systemic frameworks: Term – lifestyle – sustainability directory. In: Thinking in Systems: A Primer. White River Junction: Chelsea Green Publishing; 2008.
[5] Ackermann F. How can you use frameworks for problem structuring? LinkedIn Articles. 2023. Available from: https://www.linkedin.com/pulse/how-can-you-use-frameworks-problem-structuring-fran-ackermann
[6] Eden C, Ackermann F. Mastering decision making: Frameworks for emerging leaders. Journal of the Operational Research Society. 2006;57(7):766-768.
[7] Rosenhead J. Problem structuring in public policy analysis. Journal of the Operational Research Society. 2006;57(7):813-821. Available from: http://www.palgrave-journals.com/jors/journal/v57/n7/pdf/2602060a.pdf
[8] Hermans LM, Thissen WAH. Structuring decision problems: A case study and reflections for practitioners. European Journal of Operational Research. 2009;196(2):808-818.
[9] Gregory WJ. Addressing wicked environmental problems through engaging critical systems thinking. Systems Practice. 1996;9(6):605-625.
[10] Bryson JM. What is stakeholder engagement, and why is it important for strategic management? Public Management Review. 2004;6(1):21-53.
[11] Franco LA. What are the key challenges in implementation of frameworks? Journal of the Operational Research Society. 2006;57(7):813-821.
[12] Sopact contributors. Stakeholder impact analysis: Decoding influential factors. Sopact Impact Strategy. 2023. Available from: https://www.sopact.com/stakeholder-impact-analysis
[13] Mingers J. A review of problem structuring methods for consideration in operational research. Systemic Practice and Action Research. 2000;13(6):733-755.
[14] Midgley G. Towards a new framework for evaluating systemic problem structuring methods. American Journal of Public Health. 2006;96(3):466-472.
[15] Midgley G, Cavana RY, Brocklesby J, Foote JL, Wood DR, Ahuriri-Driscoll A. Towards a new framework for evaluating systemic problem structuring methods. European Journal of Operational Research. 2013;229(1):143-154.
[16] Coastal Wiki contributors. Problem structuring in decision-making processes. Coastal Wiki. 2022. Available from: http://www.coastalwiki.org/wiki/Problem_structuring_in_decision-making_processes
[17] Howick S, Ackermann F. Effective problem solving and decision making: Mixing OR methods in practice. European Journal of Operational Research. 2011;215(3):503-511.
[18] Freeman RE. How to engage stakeholders in research: Design principles to support effective collaboration. In: Strategic Management: A Stakeholder Approach. Rev. ed. Cambridge: Cambridge University Press; 2010.
[19] Ackermann F, Eden C. Why engaging stakeholders matters in corporate decision-making. Long Range Planning. 2011;44(3):179-196.
[20] Sterman JD. Business dynamics: Systems thinking and modeling for a complex world. Boston: McGraw-Hill; 2000.
[21] Jackson MC. Systems thinking: Creative holism for managers. Chichester: John Wiley & Sons; 2003.
[22] Mingers J, Rosenhead J. Problem structuring methods in action. European Journal of Operational Research. 2004;152(3):530-554.
[23] Mashayekhi AN. Systems dynamics: A tool for policy analysis in complex systems. Tehran: Sharif University Press; 2015. [Persian]
[24] Checkland P. Soft systems methodology: A thirty year retrospective. Systems Research and Behavioral Science. 2000;17(S1):S11-S58.

 

دیدگاهتان را بنویسید

با مِــــــتُد در ارتباط باشید

مرکز توسعه دانش مسئله محوری یا متد را بیشتر بشناسید و ما را دنبال کنید…

خبرنامه