چکیده
حاکمیت و ساختاربندی مسئله در طراحی سیاست پیچیده به چارچوبها و روششناسیهایی اشاره دارد که برای مواجهه با چالشهای پیچیده ذاتی در حاکمیت معاصر بهکار گرفته میشوند. با مواجهه جوامع با مسائل چندوجهی مانند تغییرات اقلیمی، نابرابری اقتصادی، و بحرانهای سلامت عمومی، درک پیچیدگی طراحی سیاست اهمیتی روزافزون یافته است. حاکمیت مؤثر به رویکردهای ساختاریافتهای وابسته است که میتوانند تعاملات پویا میان ذینفعان مختلف را تحلیل و تفسیر کنند و تصمیمگیری آگاهانهای را تسهیل کنند که به نیازهای در حال تغییر جامعه و محیطهای نظارتی پاسخگو باشد [1][2].
اهمیت چارچوبهای حاکمیتی در توانایی آنها برای بهبود عملکرد سیاست از طریق ارزیابیهای نظاممند و استراتژیهای انطباقی نهفته است. مدلهای نظری کلیدی، مانند چارچوب مدل منطقی و نظریه تغییر، بینشهای ارزشمندی درباره روابط میان منابع، فعالیتها، و نتایج ارائه میدهند، در حالی که چارچوبهای حاکمیتی نقشها و مسئولیتهای مشخصی را در سازمانها ایجاد میکنند تا پاسخگویی و انطباق را ترویج دهند [1][2][3]. علاوه بر این، تکنیکهای حل مسئله، مانند روش پنج چرا، به سیاستگذاران در شناسایی علل ریشهای چالشهای پیچیده کمک میکنند و استراتژیهای حل را بهبود میبخشند [4][5].
با وجود پتانسیل سیاستگذاری آگاه از پیچیدگی، متخصصان با چالشهای قابلتوجهی مواجهاند، از جمله مقاومت نهادی، عدم قطعیت در نتایج، و نیاز به مهارتهای جدید برای مدیریت ساختارهای حاکمیتی انطباقی. همچنین، نبود کنترل متمرکز میتواند پاسخهای مؤثر به مسائل پیچیده را مختل کند و همکاری میان بخشهای مختلف را برای بهرهگیری از تخصصها و دیدگاههای متنوع ضروری میسازد [6][7][8]. با ترویج فرهنگ بهبود مستمر و انطباقپذیری، سازمانها میتوانند بهتر با پیچیدگیهای حاکمیت مواجه شوند و ظرفیت خود را برای طراحی سیاست مؤثر تقویت کنند.
با تکامل این حوزه، روندهای نوظهور در روششناسیهای ارزیابی، مانند استفاده از دادههای بزرگ و تحلیلهای بلادرنگ، فرصتها و چالشهایی را برای متخصصان ایجاد میکنند. درک و اجرای چارچوبهای ارزیابی قوی برای اطمینان از طراحی مؤثر سیاستها و ارزیابی آنها به شیوهای که ماهیت انطباقی آنها را در زمینههای واقعی نشان دهد، ضروری است [7][9][10]. در نهایت، مواجهه با پیچیدگیهای حاکمیت و طراحی سیاست برای توسعه راهحلهایی که نهتنها نوآورانه بلکه در برابر چالشهای نوظهور اجتماعی تابآور باشند، حیاتی است.
چارچوب نظری
چارچوب نظری برای حاکمیت و ساختاربندی مسئله در طراحی سیاست نقش حیاتی در مواجهه با پیچیدگیهای چالشهای حاکمیتی مدرن ایفا میکند. با استفاده از چارچوبهای ساختاریافته، سیاستگذاران میتوانند درک خود را از روابط پیچیده میان اجزای مختلف حاکمیت تقویت کنند و در نهایت به تصمیمگیری و حل مسئله مؤثرتر منجر شوند.
چارچوبهای کلیدی
چندین چارچوب تأثیرگذار بهعنوان ابزارهای بنیادی در ارزیابی سیاست و حاکمیت ظهور کردهاند که هر یک جنبههای متفاوتی از عملیات سازمانی و تصمیمگیری را پوشش میدهند.
چارچوبهای ارزیابی سیاست
ارزیابی عملکرد سیاست اغلب توسط چارچوبهای تثبیتشدهای هدایت میشود. برای مثال، چارچوب مدل منطقی ارتباطات میان منابع، فعالیتها، خروجیها، و نتایج را ترسیم میکند و نقشهای روشن از نحوه دستیابی سیاستها به اهداف موردنظر ارائه میدهد [1]. بهطور مشابه، نظریه تغییر (ToC) مسیرهای علّی مورد انتظار برای دستیابی به نتایج مطلوب را بیان میکند و بر فرضیات و شرایط لازم برای تغییر مؤثر تأکید دارد [1].
چارچوبهای حاکمیتی
چارچوب حاکمیتی برای تبیین سیاستها، رویهها، نقشها، و مسئولیتهای یک سازمان ضروری است و بدین ترتیب عملیات را هدایت کرده و انطباق با استانداردهای نظارتی را تضمین میکند [2][3]. این چارچوبها نهتنها پاسخگویی را تقویت میکنند، بلکه اهداف سازمانی را با استراتژیهای مدیریت ریسک همراستا میسازند. ساختارهای حاکمیتی قوی بهطور قابلتوجهی عملکرد سازمانی را با ترویج رضایت و مشارکت کارکنان بهبود میبخشند [2].
چارچوبهای حل مسئله و تصمیمگیری
در مواجهه با چالشهای پیچیده، چارچوبهای حل مسئله، مانند تکنیک پنج چرا، رویکردی ساختاریافته برای کشف علل ریشهای مسائل ارائه میدهند و راهحلهای مؤثری را تسهیل میکنند [4][5]. علاوه بر این، چارچوبهای تصمیمگیری سازمانها را با روشهایی برای ارزیابی سیستماتیک گزینهها و نتایج مجهز میکنند و اطمینان میدهند که انتخابها آگاهانه و استراتژیک هستند.
اهمیت انطباقپذیری
چارچوبهای ثابت در چشمانداز کسبوکار در حال تحول میتوانند به شکست منجر شوند. با تأکید بر نیاز به انطباقپذیری، سازمانها تشویق میشوند تا روششناسیهای بهبود مستمر را که تابآوری را در پاسخ به تغییرات نظارتی و پویایی ذینفعان ترویج میدهند، اتخاذ کنند [2]. بنابراین، یک چارچوب حاکمیتی قوی نهتنها از انطباق و اثربخشی عملیاتی حمایت میکند، بلکه فرهنگ سازمانی انطباقپذیری و پاسخگویی به تغییر را پرورش میدهد [11].
با درک و اجرای این چارچوبهای نظری، سیاستگذاران و رهبران سازمانی میتوانند بهتر با پیچیدگیهای حاکمیت مواجه شوند، فرآیندهای تصمیمگیری را بهبود بخشند، و تغییرات مثبتی را در حوزههای خود هدایت کنند.
پیچیدگی در طراحی سیاست
پیچیدگی در طراحی سیاست به ماهیت چندوجهی و بههمپیوسته مسائل سیاستی اشاره دارد که اغلب راهحلهای ساده را به چالش میکشند. با تکامل نظامهای حاکمیتی، سیاستگذاران بهطور فزایندهای تشخیص میدهند که بسیاری از چالشهای اجتماعی، مانند جرم، فقر، و سلامت، نهتنها پیچیده بلکه دارای تعاملات پویا و روابط غیرخطی میان ذینفعان و اجزای مختلف هستند [6][12]. این پیچیدگی رویکردی یکپارچه به سیاستگذاری را ضروری میسازد که بتواند رفتارهای غیرقابلپیشبینی و انطباقی نظامهای درگیر را در خود جای دهد [7][8].
نقش نظریه پیچیدگی
نظریه پیچیدگی چارچوبی برای درک این نظامهای پیچیده ارائه میدهد و بر نیاز به استراتژیهای انطباقی و تابآور در تدوین سیاست تأکید دارد. این نظریه برجسته میکند که مسائل سیاستی اغلب از مرزهای سنتی دولتی فراتر میروند و رویکردهای کلنگر را که بخشها و ذینفعان مختلف را یکپارچه میکنند، طلب میکنند [8][13]. نظریه پیچیدگی سیاستگذاران را به پذیرش عدم قطعیت و ابهام تشویق میکند و اذعان دارد که مدلهای خطی سنتی ممکن است برای مواجهه با واقعیتهای حاکمیت مدرن ناکافی باشند [7][14].
چالشهای سیاستگذاری آگاه از پیچیدگی
با وجود پتانسیل خود، کاربرد نظریه پیچیدگی در زمینههای سیاستی چالشهای متعددی را به همراه دارد. موانع کلیدی شامل مقاومت در برابر تغییر در نهادهای سیاستی، دشواری در پیشبینی نتایج به دلیل غیرخطی بودن و عدم قطعیت، و نیاز به مهارتها و ظرفیتهای جدید در میان سیاستگذاران است [6]. علاوه بر این، نبود کنترل مرکزی و ظرفیت هماهنگی میتواند پاسخهای مؤثر به مسائل سیاستی پیچیده را مختل کند [7][8].
ظرفیتسازی برای سیاستگذاری آگاه از پیچیدگی
برای مواجهه با این چالشها، ظرفیتسازی در میان سیاستگذاران برای تصمیمگیری آگاه از پیچیدگی حیاتی است. این شامل ارائه آموزش در نظریه پیچیدگی و کاربردهای آن، ترویج فرهنگ آزمایش و یادگیری، و توسعه ابزارها و روششناسیهای جدید برای تحلیل سیاست آگاه از پیچیدگی است [6][7]. تشویق به همکاری میان ذینفعان مختلف نیز ضروری است، زیرا راهحلهای سیاستی مؤثر اغلب از تلاشهای جمعی که دیدگاهها و تخصصهای متنوع را به رسمیت میشناسند، پدیدار میشوند [12].
ارزیابی سیاستهای آگاه از پیچیدگی
ارزیابی اثربخشی سیاستهای آگاه از پیچیدگی نیازمند رویکردهای نوآورانهای است که بتوانند ماهیت انطباقی و پویای آنها را ثبت کنند. روشهای ارزیابی سنتی ممکن است در ارزیابی سیاستهایی که در نظامهای پیچیده عمل میکنند، جایی که نتایج همیشه خطی یا قابلپیشبینی نیستند، ناکافی باشند [6][15]. سیاستگذاران باید استراتژیهای جدیدی را که پیچیدگیهای تعاملات دنیای واقعی و عدم قطعیتهای ذاتی پویاییهای اجتماعی را منعکس میکنند، بپذیرند [8][13].
با درک و مواجهه با پیچیدگیهای ذاتی در طراحی سیاست، ذینفعان میتوانند چارچوبهای حاکمیتی قویتر و مؤثرتری ایجاد کنند که به چالشهای جامعه معاصر پاسخگو باشند.
رویکردهای مواجهه با پیچیدگی
درک و مواجهه با پیچیدگی در طراحی سیاست نیازمند رویکردی چندوجهی است که چارچوبها و روششناسیهای متنوعی را در بر میگیرد. تعامل مؤثر با پیچیدگی برای سیاستگذاران و ارزیابان که به دنبال توسعه استراتژیهایی هستند که نهتنها پاسخگو بلکه با ماهیت پویای مسائل اجتماعی انطباقپذیر باشند، حیاتی است.
ارزیابی پاسخگو به پیچیدگی
یکی از ارکان مواجهه با پیچیدگی در طراحی سیاست، اجرای ارزیابیهای پاسخگو به پیچیدگی است. این روش شامل تجزیهوتحلیل ابعاد مختلف پیچیدگی در پروژهها و برنامهها با تمرکز بر ابعاد مداخله و تعاملات ذینفعان است. سیاستگذاران و ارزیابان باید تشخیص دهند که برنامهها ممکن است دارای چندین زیرمؤلفه باشند که در سطوح پیچیدگی متفاوتی قرار دارند. نادیده گرفتن این پیچیدگیها میتواند به ارزیابیهای بیش از حد سادهشده منجر شود که نمیتوانند پیچیدگیهای سناریوهای دنیای واقعی را ثبت کنند [16][17].
چارچوب برای درک پیچیدگی
برای تسهیل بحثهای جامع درباره پیچیدگی، ایجاد یک چارچوب روشن ضروری است. این چارچوب باید به درک سطوح مختلف پیچیدگی و پیامدهای آنها برای سیاستگذاری کمک کند. تعامل با ذینفعان متنوع، شامل اعضای جامعه، کارشناسان، و گروههای متأثر، میتواند بینشهای حیاتی ارائه دهد و گفتوگوی فراگیری را درباره مسائل سیاستی پیچیده ترویج دهد [1][18].
رویکردهای یکپارچه
یکپارچهسازی برنامههای ارزیابی با طراحی سیاست برای ترویج رویکردی انطباقی به چالشهای سیاستی پیچیده حیاتی است. این همراستایی امکان شناسایی معیارهای مرتبط را از ابتدا فراهم میکند و اطمینان میدهد که ارزیابیها پس از اجرا بهصورت retrofitted انجام نمیشوند. جمعآوری دادههای باکیفیت نیز ضروری است؛ این شامل استفاده از ترکیبی از نظرسنجیها، دادههای اجرایی، و ارزیابیهای مستقل برای مثلثبندی یافتهها و اطلاعرسانی به فرآیندهای تصمیمگیری است [1][4].
همکاری بینرشتهای
مسائل پیچیده اغلب نیازمند بینشهایی از رشتههای متعدد هستند. بنابراین، ترویج همکاری بینرشتهای برای مواجهه مؤثر با این چالشها حیاتی است. دیدگاههای متفاوت میتوانند درک را بهبود بخشند و به راهحلهای جامعتر کمک کنند. تعامل با کارشناسان از حوزههای مختلف تفکر نوآورانه را تشویق میکند و به توسعه استراتژیهای قوی برای مسائل چندوجهی کمک میکند [4].
برنامهریزی سناریو و مدیریت ریسک
بهکارگیری برنامهریزی سناریو رویکرد دیگری برای مدیریت پیچیدگی است. این تکنیک شامل توسعه سناریوهای آینده جایگزین برای آمادگی در برابر نتایج مختلف است و بدین ترتیب تصمیمگیری در شرایط عدم قطعیت را تقویت میکند. همراه با چارچوبهای مدیریت ریسک، برنامهریزی سناریو به سیاستگذاران امکان ارزیابی و کاهش ریسکهای بالقوه مرتبط با مداخلات مختلف را میدهد و به طراحیهای سیاستی تابآورتر منجر میشود [4].
بهبود مستمر
در نهایت، تعهد به بهبود مستمر در فرآیندها و عملیات برای حاکمیت مؤثر در محیطهای پیچیده ضروری است. رویکردهایی مانند کایزن، لین سیکس سیگما، و PDCA (برنامهریزی-اجرا-بررسی-عمل) از طریق بازنگریها و اصلاحات منظم روشها، بهبود مستمر را ترویج میدهند [4]. با پذیرش فرهنگ انطباقپذیری و پاسخگویی، سیاستگذاران میتوانند پیچیدگیهای ذاتی در حاکمیت را مدیریت کرده و سیاستهای مؤثرتر و فراگیرتری طراحی کنند.
مطالعات موردی
مطالعات موردی روششناسی محوری در تحلیل حاکمیت و سیاست عمومی هستند و بررسی عمیقی از نمونههای خاص برای کشف پیچیدگیهای درگیر در طراحی و اجرای سیاست ارائه میدهند. این روش میتواند شامل مطالعات موردی تکموردی، متمرکز بر یک سیاست خاص، یا مطالعات موردی چندگانه باشد که چندین سیاست را در یک زمینه سازمانی یا در زمینههای مختلف مقایسه میکنند [19].
چارچوب روششناختی
رویکرد مطالعه موردی معمولاً از دادههای کیفی و کمی استفاده میکند و به پژوهشگران امکان تحلیل جامع یا در سطوح مختلف جزئیات یک سیاست را میدهد. انتخاب موارد بخش حیاتی این روششناسی است و بر یادگیری اکتشافی و دسترسی استراتژیک به دادهها تأکید دارد. نمونهگیری موردی مؤثر باید صریح، دقیق، و شفاف باشد تا عمق و پیچیدگی سیاست بهطور کامل درک شود [19][20].
انواع مطالعات موردی
مطالعات موردی تکموردی: اینها فرصتی برای تحلیل عمیق یک سیاست خاص فراهم میکنند و کاوش کامل اجرا و زمینه آن را تسهیل میکنند [19].
مطالعات موردی چندگانه: با بررسی چندین مورد، پژوهشگران میتوانند تنوعات را ارزیابی کرده و نتایج قویتری درباره پدیده مورد بررسی بهدست آورند. با این حال، این نوع معمولاً به دلیل حجم کار درگیر، نیازمند زمان و منابع قابلتوجهی است [19][21].
کاربرد در ساخت نظریه
روش مطالعه موردی بهویژه برای ساخت نظریه در سیاست عمومی ارزشمند است. این روش پژوهشگران را قادر میسازد تا گزارههای نظری را با مشاهدات تجربی از موارد مختلف مقایسه کنند و فرآیند تکراری اصلاح نظریه را ترویج دهند. اگرچه امکان انتخاب موردی مغرضانه و قدرت آماری پایین وجود دارد، کاوش در زمینههای متعدد میتواند اعتماد به بینشهای نظری تولیدشده را تقویت کند [19][21]. این تعامل بین نظریه و مشاهده برای پیشبرد درک مداخلات پیچیده حیاتی است.
مشارکت در ارزیابی سیاست
در حوزه ارزیابی سیاست، مطالعات موردی میتوانند مکانیزمهای تغییر را روشن کرده و تعاریف مسئله را زمینهسازی کنند. آنها امکان مثلثبندی دادهها از منابع متنوع را فراهم میکنند و اعتبار و قابلیت اطمینان یافتهها را افزایش میدهند [19][22]. علاوه بر این، فرآیند انجام مطالعات موردی معمولاً به یک چارچوب ارزیابی ساختاریافته پایبند است که شامل برنامهریزی، تدوین پروتکل، جمعآوری دادهها، و انتشار نتایج است [19].
روششناسیهای ارزیابی
روششناسیهای ارزیابی در حاکمیت و طراحی سیاست برای ارزیابی اثربخشی و تأثیر برنامهها و ابتکارات مختلف ضروری هستند. این روششناسیها را میتوان به انواع مختلفی دستهبندی کرد که هر یک اهداف متفاوتی را در فرآیند ارزیابی دنبال میکنند.
انواع روشهای ارزیابی
سه نوع اصلی روشهای ارزیابی شامل ارزیابیهای مبتنی بر هدف، مبتنی بر فرآیند، و مبتنی بر نتایج هستند. ارزیابیهای مبتنی بر هدف بر تعیین دستیابی به اهداف خاص تمرکز دارند. در مقابل، ارزیابیهای مبتنی بر فرآیند اجرای یک سیاست، شامل فعالیتها، خروجیها، و ورودیهای درگیر را بررسی میکنند، در حالی که ارزیابیهای مبتنی بر نتایج، نتایج و تأثیرات یک سیاست را ارزیابی میکنند و بر این تمرکز دارند که آیا تغییرات موردنظر رخ دادهاند [23][24].
ارزیابی شکلدهنده و جمعبندی
روششناسیهای ارزیابی به ارزیابیهای شکلدهنده و جمعبندی تقسیم میشوند. ارزیابی شکلدهنده با هدف بهبود طراحی و اجرای سیاست در طول فرآیند توسعه سیاست انجام میشود و بازخورد مداوم را برای شناسایی زمینههای بهبود در بر میگیرد. در مقابل، ارزیابی جمعبندی پس از اجرای سیاست برای ارزیابی اثربخشی و تأثیر کلی انجام میشود [24].
رویکردهای کیفی و کمی
ارزیابان از روشهای کیفی و کمی برای ارائه درک جامعی از اثربخشی سیاست استفاده میکنند. روشهای کمی اغلب شامل تحلیلهای آماری و معیارها هستند، در حالی که رویکردهای کیفی ممکن است شامل مصاحبهها و تحلیلهای روایی برای ثبت زمینه و تجربیات ذینفعان باشند [25][26].
بهترین رویهها در ارزیابی
ارزیابی مؤثر نیازمند پایبندی به بهترین رویهها برای حداکثر اعتبار و قابلیت اطمینان است. این شامل تعیین اهداف و معیارهای روشن، تعریف موضوع و زمانبندی ارزیابی، و اطمینان از اینکه ارزیابان دارای شایستگیهای لازم هستند. علاوه بر این، توسعه یک رویه ارزیابی سیستماتیک و معیارهایی که ارزیابی بر اساس آنها انجام میشود، حیاتی است [27][16].
مواجهه با پیچیدگی در ارزیابیها
از آنجا که سیاستها اغلب در نظامهای پیچیده عمل میکنند، برای ارزیابان مهم است که این پیچیدگی را با دقت مدیریت کنند. نظریه پیچیدگی بینشهای ارزشمندی درباره درک نظامهای حاکمیتی بهعنوان شبکههای انطباقی ارائه میدهد و بر اهمیت حلقههای بازخورد و تعاملات پویا میان ذینفعان تأکید دارد. با پذیرش پیچیدگی، ارزیابان میتوانند ماهیت چندوجهی محیطهای سیاستی را بهتر درک کنند و ارزیابیهای دقیقتری توسعه دهند [9][28][13].
روندهای آینده در ارزیابی
روندهای نوظهور در روششناسیهای ارزیابی بر افزایش استفاده از دادههای بزرگ و تحلیلهای بلادرنگ تأکید دارند. دولتها و سازمانها شروع به بهرهگیری از این فناوریها برای بهبود فرآیند ارزیابی کردهاند که امکان تصمیمگیری بهموقع و آگاهانهتر را فراهم میکند. تحلیلهای پیشبینیکننده، که از مدلهای یادگیری ماشینی برای پیشبینی نتایج استفاده میکنند، نیز در حوزه ارزیابی سیاست در حال گسترش هستند [7].
پیامدها برای متخصصان
درک رویکردهای روششناختی
متخصصان در حاکمیت و طراحی سیاست باید اهمیت درک رویکردهای روششناختی مختلف، بهویژه در زمینه ارزیابی، را به رسمیت بشناسند. این درک، قدردانی متقابل از روشهای کیفی و کمی را ترویج میدهد و اطمینان میدهد که متخصصان از نقاط قوت هر رویکرد بهطور مؤثر بهره میبرند. همانطور که در ادبیات ذکر شده، ترویج گفتوگو بین این روششناسیها میتواند بازاندیشی را تقویت کرده و روشهایی را که برای مسائل اجتماعی و سناریوهای ارزیابی خاص مناسبتر هستند، روشن کند [29].
تأکید بر اصول حاکمیت خوب
یکپارچهسازی اصول حاکمیت خوب برای طراحی و اجرای سیاست مؤثر ضروری است. متخصصان باید اطمینان دهند که چارچوبهای حاکمیتی آنها به اصولی مانند مشارکت، پاسخگویی، شفافیت، و پاسخگویی پایبند هستند. این اصول تعامل ذینفعان را تسهیل کرده و محیطی را ایجاد میکنند که دیدگاههای متنوع بتوانند فرآیندهای تصمیمگیری را اطلاعرسانی کنند [11][30]. با اولویتبندی حاکمیت خوب، سازمانها میتوانند عملیات خود را سادهسازی کرده و ظرفیت خود را برای مواجهه مؤثر با چالشهای سیاستی پیچیده تقویت کنند.
تعامل و همکاری با ذینفعان
تعامل ذینفعان در فرآیند ارزیابی برای متخصصان حیاتی است. این تعامل نهتنها دیدگاههای متنوعی را جمعآوری میکند، بلکه همکاری را ترویج میدهد که برای سیاستگذاری پاسخگو ضروری است [10][1]. فرآیندهای منظم تعامل ذینفعان، همراه با مشارکت با جامعه مدنی و بخش خصوصی، میتوانند اطمینان دهند که تدوین سیاستها نیازها و نگرانیهای شهروندان را در نظر میگیرد و به نتایج حاکمیتی مؤثرتری منجر میشود [30][10].
اجرای اندازهگیری عملکرد و ارزیابی
حاکمیت مؤثر همچنین به مکانیزمهای قوی اندازهگیری عملکرد و ارزیابی وابسته است. متخصصان باید شاخصهای عملکرد روشن را تعیین کرده و ارزیابیهای منظمی از اجرای سیاست برای ارزیابی اثربخشی و کارایی انجام دهند. استفاده از رویکردهای دادهمحور میتواند تصمیمگیریهای سیاستی را بیشتر اطلاعرسانی کرده و به سازمانها کمک کند تا استراتژیهای خود را بر اساس بازخورد ارزیابی انطباق دهند [10][31]. آگاهی از نقاط قوت و محدودیتهای روشهای ارزیابی مختلف برای بهبود کیفیت تصمیمگیری حیاتی است [32][1].
مواجهه با چالشها و فرصتها
متخصصان همچنین باید آماده مواجهه با چالشهای ذاتی در حاکمیت، مانند مسائل فساد و یکپارچگی، باشند. به رسمیت شناختن این چالشها فرصتی برای اجرای اقدامات پاسخگویی قویتر و توسعه چارچوب حاکمیتی فراهم میکند که نهتنها استانداردهای اخلاقی را ترویج میدهد، بلکه شفافیت و پاسخگویی در فرآیندهای تصمیمگیری را حمایت میکند [11][33]. با مواجهه با این پیچیدگیها، متخصصان میتوانند تابآوری و انطباقپذیری استراتژیهای حاکمیتی خود را تقویت کنند و اطمینان دهند که برای مدیریت چالشهای نوظهور در طراحی و اجرای سیاست مجهز هستند.
References
[1] Number Analytics. A quick look at top policy evaluation frameworks. Number Analytics Blog. 2021. Available from: https://numberanalytics.com/blog/policy-evaluation-frameworks
[2] SafetyCulture. Governance framework: An essential guide. SafetyCulture. 2022. Available from: https://safetyculture.com/topics/governance-framework
[3] Diligent. What is a governance framework? Diligent. 2023. Available from: https://www.diligent.com/en-gb/resources/governance-framework
[4] Number Analytics. Framework thinking: A helpful approach to solving problems. Number Analytics Blog. 2020. Available from: https://numberanalytics.com/blog/framework-thinking
[5] Head BW. Governance and complexity: Emerging issues for governance theory. Governance. 2008;21(3):397-422. doi:10.1111/j.1468-0491.2008.00407.x
[6] BoardPro. 9 principles of good governance. BoardPro. 2022. Available from: https://www.boardpro.com/resources/9-principles-good-governance
[7] Number Analytics. Complexity theory in policy making. Number Analytics Blog. 2021. Available from: https://numberanalytics.com/blog/complexity-theory-policy-making
[8] ANZSOG. Rules of thumb for structuring problems. Australia and New Zealand School of Government. 2019. Available from: https://www.anzsog.edu.au/resource-library/research/rules-of-thumb-for-structuring-problems
[9] Cairney P. What are the implications of complexity for policymaking and administration? Public Adm Rev. 2012;72(3):346-353. doi:10.1111/j.1540-6210.2011.02509.x
[10] Number Analytics. Mastering complex policy systems. Number Analytics Blog. 2022. Available from: https://numberanalytics.com/blog/mastering-complex-policy-systems
[11] Cairney P. Complexity theory in political science and public policy. Polit Stud Rev. 2012;10(3):346-358. doi:10.1111/j.1478-9302.2012.00270.x
[12] Coastal Wiki. Problem structuring in decision-making processes. Coastal Wiki. 2018. Available from: http://www.coastalwiki.org/wiki/Problem_structuring_in_decision-making_processes
[13] Rhodes RAW. Complexity, innovation and policy design. In: Handbook of Policy Design. Cheltenham: Edward Elgar Publishing; 2020. p. 345-362. doi:10.4337/9781788118194.00031
[14] 3ie. Understanding real-world complexities for greater uptake of evidence in policy. International Initiative for Impact Evaluation. 2021. Available from: https://www.3ieimpact.org/blogs/understanding-real-world-complexities-greater-uptake-evidence-policy
[15] OECD. Effective governance and evaluation approaches. Organisation for Economic Co-operation and Development. 2019. Available from: https://www.oecd.org/governance/effective-governance-evaluation-approaches.pdf
[16] Number Analytics. Ultimate guide to policy feedback in public policy. Number Analytics Blog. 2021. Available from: https://numberanalytics.com/blog/policy-feedback-guide
[17] Better Evaluation. Case studies: Policy evaluation methods and approaches. Better Evaluation. 2020. Available from: https://www.betterevaluation.org/methods-approaches/case-studies
[18] Better Evaluation. Case study. Better Evaluation. 2022. Available from: https://www.betterevaluation.org/methods-approaches/case-study
[19] Economics WordPress. What are problem structuring methods? Economics WordPress. 2019. Available from: https://economics.wordpress.com/problem-structuring-methods
[20] Yin RK. Case study method and policy analysis. In: Case Study Research and Applications. Thousand Oaks: SAGE Publications; 2018. p. 185-204. doi:10.4135/9781483397382
[21] Gerring J. Case study research: Principles and practices. Cambridge: Cambridge University Press; 2017. p. 45-67. doi:10.1017/9781316848593
[22] Number Analytics. Evaluating public policy effectively. Number Analytics Blog. 2021. Available from: https://numberanalytics.com/blog/evaluating-public-policy
[23] Vedung E. Methodological principles of evaluation design. In: Public Policy and Program Evaluation. New Brunswick: Transaction Publishers; 2017. p. 25-48.
[24] Number Analytics. The top program evaluation in public policy guide. Number Analytics Blog. 2020. Available from: https://numberanalytics.com/blog/program-evaluation-guide
[25] Patton MQ. Use of policy evaluation. In: Qualitative Research & Evaluation Methods. Thousand Oaks: SAGE Publications; 2015. p. 123-145.
[26] Cairney P. Key uses of complexity theory in public policy. Public Policy Adm. 2015;30(3-4):213-230. doi:10.1177/0952076714567668
[27] Number Analytics. Complexity theory in public policy: A core guide. Number Analytics Blog. 2021. Available from: https://numberanalytics.com/blog/complexity-theory-public-policy
[28] Better Evaluation. Introduction: Policy evaluation methods and approaches. Better Evaluation. 2020. Available from: https://www.betterevaluation.org/methods-approaches/introduction-policy-evaluation
[29] Number Analytics. Important policy evaluation methods to know for intro to public policy. Number Analytics Blog. 2020. Available from: https://numberanalytics.com/blog/policy-evaluation-methods
[30] Number Analytics. Effective governance in public policy. Number Analytics Blog. 2022. Available from: https://numberanalytics.com/blog/effective-governance-public-policy
[31] Medium. How to govern for complexity: It’s not 1997 any more (3/4). Medium. 2021. Available from: https://medium.com/@complexity_governance/how-to-govern-for-complexity-3-4
[32] PMO365. 8 principles for good governance. PMO365. 2022. Available from: https://pmo365.com/8-principles-for-good-governance
[33] Rossi PH, Lipsey MW, Freeman HE. The use of evaluation methods for the overall assessment of health policy. In: Evaluation: A Systematic Approach. Thousand Oaks: SAGE Publications; 2019. p. 245-270.


